ويدئو کليپ ها

فعالين فتنه آرشيو خبرها آرشيو اطلاعيه ها آرشيو مقالات کمپين ها

خانه

English

 

 

 

 

ميزگرد زن آزاد بمناسبت ٨ مارس، روز جهانى زن

 

بمناسبت ٨ مارس، روز جهانى زن، ميزگردى از طرف زن آزاد با تعدادی از فعالین و همچنین صاحبنظران در عرصه جنبش زنان برگزار گرديد. در اينجا پاسخ آذر ماجدى به سئوالات اين ميزگرد را مى خوانيد.

 

 

زن آزاد: اهميت هشت مارس، براى كل زنان در ایران چیست؟

 

آذر ماجدی: هشت مارس برای جنبش آزادی زن در سطح جهان دارای اهمیت است. هشت مارس بیش از یک قرن است که بعنوان روز جهانی زن برسمیت شناخته شده است. با وجود آنکه این روز توسط جنبش زنان سوسیالیست تعیین شده، چنان جایگاهی در میان جنبش آزادی زن در سطح بین المللی پیدا کرده که سازمان ملل نیز آنرا برسمیت می شناسد. جنبش آزادی زن در ایران نیز بعنوان بخشی از جنبش جهانی آزادی زن این روز را گرامی می دارد و مهم است که گرامی بدارد.

 

بعلاوه، روز هشت مارس برای جنبش آزادی زن در ایران دارای یک ویژگی بومی نیز هست. سی و پنج سال پیش در این روز جنبش آزادی زن عملا در سطح وسیع و در ضدیت با رژیم اسلامی تولد یافت. در ٨ مارس ١٣۵٧، سازمانهای مختلف زنان در تهران و شهرهای بزرگ مراسم متعددی برای گرامیداشت ٨ مارس تدارک دیده بودند، بعنوان اولین ٨ مارسی که بدون تسلط دیکتاتوری، زنان می توانستند مراسم علنی برگزار کنند. در همین روز خمینی فرمان حجاب اجباری داد و تظاهرات وسیعی در تهران و چند شهر بزرگ دیگر در اعتراض به این فرمان توسط زنان شکل گرفت. این اعتراض در تاریخ جنبش آزادی زن، جنبش آزادیخواهی و مبارزه رژیم اسلامی دارای اهمیت بسیار است. این اولین اعتراض توده ای علیه رژیم اسلامی و در اعتراض به قوانین اسلامی بود. و در همین روز نطفه یک جنبش قوی آزادیخواهانه علیه اسلام و جنبش اسلامی و برای آزادی زن بسته شد.

 

زن آزاد: چرا یك روز جهانی اينچنين جايگاهى برای برجسته كردن مسائل و مشكلات زنان در ایران پيدا کرده است. مگر روز ایرانی برای طرح چنین موضوعاتى كم است؟

 

آذر ماجدی: در پاسخ به سوال اول به جوانب اصلی این مساله پرداخته شد. اما باید به یک نکته اشاره کرد. رژیم اسلامی کوشیده است که یک روز اسلامی بعنوان روز زن برگزیند تا باین ترتیب از شر ٨ مارس خلاص شود. روز تولد فاطمه پس از شکست رژیم در سال ۵٧ بعنوان روز زن اعلام شد. اما عملا با شکست مواجه شد و رژیم دیگر تلاش خاصی برای تبلیغات حول این روز انجام نمی دهد.

جنبش ناسیونالیسم پرو غرب هر سال می کوشد تا ١٧ دی را بعنوان روز زن "ایرانی" و بعنوان سمبل جنبش خویش علم کند. این سیاست هم با بخت چندانی روبرو نشده است. بجز بخشی از زنان هوادرا رژیم سابق کس دیگری این روز را جدی نمی گیرد و ما شاهد تجمع یا اعتراضی در این روز نیستیم.

 

جنبش ملی - اسلامی و "کنشگران اصلاح طلب حکومتی" کوشیدیند روز ٢٢ خرداد را بعنوان روز ملی - اسلامی علم کنند. این تاکتیک نیز با شکست روبرو شد. هیچیک از این سیاست ها نتوانسته است توجه جنبش آزادی زن و زنان معترض را بخود جلب کند. رژیم اسلامی هر سال از مدتی قبل از ٨ مارس باستقبال این روز می رود و می کوشد در شهرهایی که احتمال تجمع اعتراضی می رود یک حکومت نظامی اعلام نشده برقرار کند. اما با این وجود ما هر ساله شاهد تجمعاتی هستیم. برخی از این تجمعات کوچک است. منتهی نکته اساسی اینست که این تحرکات بیانگر روحیه مبارزه عمومی و رادیکال است. جنبش آزادی زن از پا نمی نشیند و تا به اهداف خود نائل نیاید از پا نخواهد نشست.

 

زن آزاد: مسائل و مشكلات ویژه زنان در ایران کدامند، از نظر شما روی كدام مشكلات بيشتر باید انگشت گذاشت؟

 

آذر ماجدی: مشکلات زنان در ایران متنوع و بسیارند. از بی حقوقی کامل در عرصه خانواده، اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، تا حاکمیت یک فرهنگ و رژیم تا مغز استخوان زن ستیز تصویر عمومی وضعیت عمومی زنان در ایران است. قوانین حاکم در ایران زنان را حتی بعنوان شهروند درجه دوم نیز برسمیت نمی شناسد. زن طبق قوانین حکومتی مایملک مرد است و از خود نه حق و نه استقلالی ندارد. اما جالب اینجاست که وضعیت دوفاکتوی زنان با وضعیتی که قوانین و حاکمیت برای آنها تصور می کند بسیار متفاوت است. و این خود از دستاوردهای جنبش آزادی زن است.

 

علیرغم قوانین عقب افتاده قرون وسطایی اسلامی، اکنون اکثریت دانشجویان کشور دختر هستند. رژیم از طرق مختلف کوشیده است که این روند را معکوس کند، کوشیده است سهمیه بگذارد و غیره. اما هنوز موفق به این کار نشده است. حجاب اسلامی در کشور اجباری است. لیکن نیروهای انتظامی رژیم هر روزه با زنان بر سر مساله حجاب، لباس و آرایش در حال جنگ و گریز هستند. هر چند وقت یکبار یک جهاد اسلامی علیه زنان اعلام می شود و هر بار بی نتیجه به پایان می رسد و زنان روزمره حجاب اسلامی را به سخره می گیرند. آپارتاید جنسی یک وجه زن ستیز دیگر حکومت اسلامی است. در این عرصه هم رژیم هر روزه نه فقط با زنان، بلکه با کل مردم، بویژه نسل جوان درگیر می شود. هر سال قوانین سفت و سختی را برای دانشگاه ها یا اتوبوس و غیره وضع می کنند اما این قوانین عملا دو روز هم دوام نمی آورند.

 

رابطه جنسی میان خارج از ازدواج میان زن و مرد محکوم به مرگ است، اما اکنون در جامعه ایران رابطه جنسی خارج از ازدواج کاملا رایج است. ارقام بالای سقط جنین غیرقانونی یکی از شواهد این مدعا است. ازدواج های باصطلاح "سفید" یک نمونه دیگری است که وجود آن در کشوری تحت دیکتاتوری خشن اسلامی موجب بهت و حیرت است. لیکن جنبش آزادی زن، خلاصی فرهنگی و سکولاریسم و ضد مذهبی در جامعه ایران قوی و ریشه دار شده است. و چنین پدیده هایی که بهت و حیرت ناظران سیاسی، اجتماعی و باصطلاح جامعه شناسانه را موجب می شود، در میان نسل جوان ایران پدیده هایی عادی هستند. در واقع بدون این جنبش های قوی اجتماعی، ایران باید شبیه عربستان سعودی می بود. به تفاوت این دو جامعه نگاه کنید، عمق جنبش های اجتماعی آزادیخواهانه و ضد اسلامی را در ایران تشخیص می دهید.


به بخش دیگر سوال بپردازیم. روشن است که مانع اصلی در مقابل دستیابی زنان به حقوقشان رژیم اسلامی است. مبارزه جنبش آزادی زن باید بر خلاصی از این رژیم متمرکز شود. به سخره گرفتن و به مصاف طلبیدن قوانین اسلامی و ارکان اصلی این رژیم باید در دستور جنبش آزادی زن قرار گیرد. حجاب اسلامی بیرق سیاسی- جهانی این رژیم است. آپارتاید جنسی یک رکن مهم این نظام استو جنبش آزادی زن از همان ابتدا این دو رکن اصلی را هدف گرفته است. مبارزه علیه حجاب و آپارتاید جنسی باید کماکان در صدر مبارزه جنبش آزادی زن قرار گیرد. اگر توجه کنید جنبش ملی - اسلامی زنان همواره می کوشد این دو رکن را به بهانه "فرهنگ مردم" حاشیه ای کند. برای جنبش آزادی زن، اما، این ارکان دارای اهمیت سیاسی بسیار است.

 

زن آزاد: اگر همه اين واقعيت را قبول داشته باشيم که مسبب و بانی همه نابرابری ها علیه زنان در ايران، حكومت اسلامی است، آیا مبارزه برای تغییر این قوانین تا زمانی كه این حكومت در قدرت است متصور است؟

 

آذر ماجدی: تغییر قوانین کشور با سرنگونی رژیم اسلامی همزمان خواهد بود. اما تغییر جامعه و عقب راندن مرزهای سنتی و حقوقی امری امکانپذیر است و در جامعه ایران فی الحال رخ داده است. در پاسخ به سوال بالا به نمونه هایی اشاره شد. اعتراض توده ای علیه این رژیم سیاه ارتجاعی تنها راه خلاص شدن از این قوانین و سنت های عقب مانده و ارتجاعی است. با تحرکات اعتراضی مردم موفق می شوند که شرایط را در عمل تغییر دهند و در عین حال راه سرنگونی رژیم اسلامی را هموار کنند.

 

زن آزاد: آيا مبارزه برای حقوق زن امری زنانه است؟

 

آذر ماجدی: پاسخ به این سوال یک نه محکم است. خود جامعه ایران نشان داده است که مبارزه برای حقوق زنان یک امر اجتماعی است و مردان در این مبارزات سهیم هستند. جنبش حقوق زن در ایران بیش از هر جامعه دیگر یک جنبش مختلط است. شرایط جامعه عملا زن و مرد را در این مبارزه درگیر کرده است.

 

زن آزاد: زنان در ايران چطور می توانند در دل همین اوضاع برای حقوق برابر مبارزه كنند؟

 

آذر ماجدی: امر تشکل اساسی است. تشکیل سازمان های زنان امری مشکل است و با اذیت و آزار رژیم روبرو می شود. اما تشکیل جمع های زنان در محیط کار، دانشگاه و مدارس و در محل زیست امری کاملا ممکن است. باید کوشید چنین جمع هایی را تشکیل داد و در آنها درباره مسائل بحث کرد و حرکاتی را سازمان داد و کوشید با جمع های دیگر ارتباط برقرار کرد. بطور مثال برای ٨ مارس می توان در چنین جمع هایی تصمیم به برگزاری جلسات گرفت یا تصمیم به تجمع در یکی از میادین اصل شهر یا در مقابل دانشگاه یا غیره نمود. می توان در این محل جمع شد. و بنا به ارزیابی از شرایط پلاکاردهایی را در زمینه حقوق برابر بلند کرد. یا شعار داد و یا حتی صرفا در محل تجمع کرد. اینها مسائلی است که فعالیت و دست اندر کاران در محیط بهتر می توانند ارزیابی کنند. اما مساله تشکل و تجمع یک امر حیاتی است.

 

درج در نشريه زن آزاد شماره ٣۵

 

fitnah.movement@gmail.com