زن آزاد:
سروناز سينائى عزيز ممنون از اینکه در این مصاحبه شرکت
کردید. ممکن است خودتان را به خوانندگان زن آزاد معرفى
کنيد؟
سروناز: با سلام و
تشکر از شما همانطور که گفتید بهتازگی به اروپا آمدهام
و در کشور سوئد ساکن هستم. از سال ٢٠٠٢ با حزب کمونیست
کارگری ایران بهواسطه دوستم (همسرم) آشنا شدم و بعد از ٢
سال مطالعه و کنکاش، فعالیتم را با حزب آغاز کردم. از همان
زمان با سازمانهای مدافع حقوق زن که در رابطه با حزب
فعالیت میکردند مرتبط شدم و در حال حاضر با فتنه (جنبش
برای رهایی زن) همکاری میکنم. در این سالها با نامهای
سیاسی مختلفی ازجمله سارا تهرانی، نازی آزادی، رها تهرانی
و ... فعالیت میکردم؛ اما از سال ٨٨ با نام سارا تقوی
بهطور مستمر به حجم فعالیتهایم افزودم.
زن آزاد: از فعالیتهایتان
در ايران و در عرصه زنان براى خوانندگان بگوييد؟
سروناز: فعالیتهای
من در عرصه زنان تمام لحظات زندگیام بود. مبارزه با افکار
خانواده، همسایه، دوست، فامیل و مخصوصاً قوانین اسلامی
جامعه. ٣٠ سال در ایران زندگی کردم اما نمیتوانم بگویم
زندگی کردم. در واقع ٣٠ سال جنگیدم. این جنگ تنها برای
خودم نبود برای حقوق تمام زنان و دخترانی بود که در اطرافم
از اقشار مختلف جامعه میدیدم. نمیتوانم لحظهای از این
سالها را توصیف کنم. تا قبل از آشناییم با جنبش
آزادیخواهانه زنان فعالیتهایم فردی و خالی از هرگونه
بینش بود. از رفتار مردان با زنان و پدران با دختران به
خشم میآمدم. در مدرسه همیشه دوستان من دخترانی بودند که
به نام دختران جسور مدرسه شناخته میشدند اما من دوست
داشتم با آنها باشم چون از نظر من خلاف جریان بودند. این
احساسات باعث شد که رشته تحصیلیم روانشناسی بالینی شود و
به دنبال قشری از زنان و دختران بروم تا شاید بتوانم
کمکشان کنم. فعالیتهای اجتماعی من بیشتر خیابانی بود.
مبارزه با رفتارهای بیمارگونه خواهران گشت ارشاد، مراسم
مذهبی و عزاداری و .... و بحث در مورد عقبماندگی این
جریانات با دوستان. اما درزمینهٔ فعالیتهای سیاسی وضع
کاملاً فرق میکرد. نوشتن مقاله و پخش نشریات. یادم هست که
آن موقع نشریه آزادی زن، بیحجاب و علیه تبعیض را پخش
میکردم. تشکیل جلسات کتابخوانی و معرفی کتبی که
نمیبایست مستقیما سیاسی باشد، چون امکان داشت جنبه امنیتی
کار به خطر بیفتد. خواندن رمانهای سیاسی-اجتماعی که
بسیاری از دختران و پسران را وارد عرصه سیاست کرد، از عمده
فعالیتهایی بود که در ایران داشتم.
زن آزاد: زمانی که در ایران
بودید و فعاليت داشتيد، عموماً با چه مشکلات و
محدودیتهایی مواجه بودید؟
سروناز: اگر بخواهم
صادقانه جواب دهم در نفس کشیدن هم مشکل و محدودیت داشتم.
عمده مشکل من ترس بود. نه برای خودم بلکه برای خانواده و
بیشتر از همه رفقایی که به واسطه من وارد این عرصه شده
بودند. احساس مسئولیت عجیبی داشتم. محدودیت اصلی وضعیت
اینترنت و خفقان حاکم بر جامعه بود. ماهها انرژی
میگذاشتم تا دو نفر را به جنبش اضافه کنم اما با یک ترس
از دستگیری از جنبش کنارهگیری میکردند و حق هم داشتند.
در ایران مشکلات زیاد بود اما محدودیتها هرگز نتوانست
باعث عقبنشینی شود.
زن آزاد: از نظر شما مسائل و
مشكلات ویژه زنان در ایران کدامند. روی كدام مشكلات بيشتر
باید انگشت گذاشت؟
سروناز: اصلیترین
مشکل زنان در ایران نگاهی است که جامعه به آنها دارد.
منظور من از جامعه تنها نظام عقبمانده حاکم نیست. نگاهی
که خود مردان جامعه و حتی زنان به هم دارند. نگاهی سنتی!
از نظر من و باتجربهای که داشتم زنان ایران دچار عرفهایی
هستند که فقط نظام برایشان درست نکرده است. میخواهند
بیحجاب باشند اما باید قید امنیت جانی را بزنند. برای
نمونه بسیاری از زنان ایران سیگاری هستند اما همان زن
سیگاری وقتی زن دیگری را میبیند که دارد در خیابان سیگار
میکشد، نگاهی منفی به او دارد. زنان در ایران بین
مدرنیته، سنت و مذهبی که از کودکی در ذهنشان تزریق شده
گیر افتادهاند. از نظر من باید روی از بین بردن بایدها و
نبایدها انگشت گذاشت. باید به یک زن و دختری که میخواهند
مدرن باشد یاد داد که از کاری که انجام میدهد باید دفاع
کند، نه اینکه خودش هم مهر تائید به اتهامات بزند. اصل
مطلب فرهنگ است و گام اول تغییر نگاه زنان به خودشان و
زنان دیگر.
زن آزاد: موقعيت امروز جنبش
زنان را چگونه ارزیابی میکنید؟
سروناز: جنبش
مبارزاتی زنان ایران اگرچه سازمانیافته نیست اما وسیع
است. زنان در ایران هر روز در حال جنگ و مبارزه هستند. هر
روز در حال اعتراض هستند و به نظر من بیشترین مبارزهای که
در ایران شاهد آن هستیم در میان زنان است. من به این جنبش
کاملاً امیدوارم و مطمئن هستم که روزی خواهد رسید که زنان
باعث بوجود آمدن یک انقلاب در ایران خواهند شد زیرا زنان
در ایران بخاطر شرایط موجود ناخود آگاه راه و شکل مبارزه
را یاد گرفتهاند.
زن آزاد: آيا به نظر شما مبارزه زنان براى تغيير
قوانين در دل شرايط موجود در ايران ميسر است؟
سروناز: در نظامی که
بنیاد و اصلش مذهب است قوانین هرگز تغییر نخواهند کرد.
مبارزه زنان میتواند بستری را ایجاد کند برای یک انقلاب
اما نمیتواند در قوانین عقبمانده مذهبی تغییر ایجاد کند.
وقتی در اسلام حق طلاق با مرد است، حق حضانت بچه با مرد
است. وقتی چیزی به نام سند ازدواج وجود دارد وقتیکه مرد
حق گرفتن زن دوم و زن صیغهای را دارد وقتی زن حتی برای
سفر باید از پدر یا شوهر اجازه بگیرد چگونه میشود انتظار
داشت که در این قوانین مذهبی و اسلامی تغییری ایجاد کرد؟
تغییر هرکدام از اینها یعنی نقض قرآنی که اساس حکومت
اسلامی است.
زن آزاد: بار دیگر از شما به خاطر شرکت در اين
مصاحبە تشکر میکنم. *
مندرج در نشریه زن آزاد شماره
۴٢ |