ويدئو کليپ ها

فعالين فتنه آرشيو خبرها آرشيو اطلاعيه ها آرشيو مقالات کمپين ها

خانه

English

 

 

 

 

حجاب و آزادی پوشش

 

مصاحبه زن آزاد با حمید تقوائی 

 

 

زن آزاد: دو هفته ای می گذرد كه دولت اسلامگرای ترکیه ممنوعیت استفاده از حجاب زنان در اماکن دولتی را لغو کرده است. حزب حاکم عدالت و توسعه و حامیان اردوغان می‌گویند با تصویب قانون جدید، آزادی بیان مذهبی به کشوری که ۹۸ درصد جمعیت آن مسلمان است، باز می‌گردد. نظر شما چیست؟


حمید تقوائی: ممنوعیت حجاب در اماکان دولتی ربطی به آزادی مذهب و بیان مذهبی ندارد. این جزئی از جلوگیری از دخالت مذهب در دولت است و در واقع از اصل جدائی مذهب از دولت و سکولاریسم ناشی میشود. هر کس آزاد است هر مذهبی داشته باشد اما حق ندارد در مراکز دولتی و همچنین مراکز آموزشی و تولیدی از نمادها و مظاهر مذهبی استفاده کند. حجاب، مثل صلیب و یا ستاره داوود، یک سمبل مذهبی است و هیچیک از این سمبلها نباید در مراکز دولتی و آموزشی و تولیدی به نمایش گذاشته بشود.


زن آزاد: گفته می شود شرط پذیرفته شدن تركیه در اتحادیه اروپا قبول اصلاحات در كشور است. دولت تركیه ادعا می كند یكی از همین اصلاحات لغو ممنوعیت حجاب در اماكن دولتی است. چرا باید اتحادیه اروپا چنین شرطی بگذارد و اصولا اگر چنین شرطی هم گذاشته شود چقدر منافع عمومی مردم، و خصوصا زنان تركیه را تامین می كند؟


حمید تقوائی: اگر این شرط واقعیت داشته باشد علتش را باید در راه یافتن مجدد مذهب به سیاست و مدارس و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی در کشورهای غربی جستجو کرد. این جهتگیری ارتجاعی ای است که با تز نسبیت فرهنگی و تعدد فرهنگی ( مالتی کالچرالیسم) مدتهاست در غرب تئوریزه و توجیه میشود. یک جزء دیگر مساله امتیاز دادن دولتهای اروپائی به جنبش اسلام سیاسی و نیروهای اسلامی در اروپا با هدف رام و سر براه کردن آنهاست. این اقدامات در خدمت منافع مردم و یا زنان قرار ندارد، بلکه به اهداف سیاسی و اقتصادی و منافع طبقه حاکمه این کشورها در بده بستان و سازش و تعامل با این نیروها و دولتهای فوق ارتجاعی اسلامی خدمت میکند.


زن آزاد: شما مخالف این هستید كه زنان در ادارات و امكان دولتی با درجه ای از حجاب وارد شوند. آیا این مخالفت شما جلوی آزادی پوشش را نمی گیرد؟ مگر شما معتقد به آزادی پوشش برای افرادی بالغ نیستید؟


حمید تقوائی: حجاب نوعی پوشش نیست. زنان بخاطر مد و یا زیبائی و برازندگی و یا راحتی و محافظت در برابر گرما و سرما، چادر و روبنده و بورقه را انتخاب نمیکنند. بلکه بخاطر حکم مذهبشان محجبه میشوند. هیچ زنی در برابر آینه از خود نمیپرسد امروز کت و دامن بپوشم و یا حجاب بر سر کنم! هر لباسی بپوشد ناگزیر است حجاب را بر رویش بکشد. همین واقعیت ساده نشان میدهد که حجاب پوشش نیست. اصولا فلسفه مذهبی حجاب پوشش نیست بلکه "مصون داشتن" زن از چشم مردان نامحرم است. حجاب بسته بندی کالای جنسی زن است که فقط مالک آن حق دارد آنرا باز کند. من ویدوئوئی از منبر یک آخوند در ایران دیدم که حجاب را به سرپوشی که روی پرس چلو کباب میگذارند تشبیه میکرد. میگفت اگر میخواهید مردان هوس نکنند حجاب بر سر زنتان بکشید! { لینك به ویدئو در انتهای مصاحبه}
نکته دیگر اینکه حتی اگر حجاب را نوعی پوشش بدانیم باز به آزادی آن در همه اماکن و مراکز دولتی و اجتماعی نمیرسیم. یک شهروند آزاد است هر لباسی میخواهد بپوشد ولی یک پرستار، یا پلیس، یا بازیکن فوتبال نمیتواند با هر لباسی در سر کار خود حاضر بشود. حتی خیلی از باشگاهها و رستورانها و انجمنها و غیره کد لباس دارند که اگر رعایت نکنید در آن مرکز راهتان نمیدهند. وقتی شهروندان وارد روابط کاری و اجتماعی و تولیدی میشوند باید مقررات آن کار و یا تجمع معین را رعایت کنند. این نفی آزادی پوشش نیست بلکه قبول آگاهانه یک نوع پوشش معین برای شرکت در روابط یا جمع معینی است. کسی که نخواهد این محدودیتها را بپذیرد طبعا در آن روابط و تجمعهای معین شرکت نمیکند.


زن آزاد: آیا با غیر قانونی شدن حجاب، آن را در میان جریانات و باورمندان به مذهب مشروعیت نمی دهید؟ اگر حجاب ارتجاعی و عقب مانده است، كه هست، خود مذهب از جمله اسلام كه بیشتر عقب مانده و ارتجاعی هستند، چرا اعلام نمی كنید همه مذاهب باید ممنوع شوند؟


حمید تقوائی: در برخورد به مذهب باید بین مذهب بعنوان عقیده شخصی و مذهب بعنوان امر دولتی- اجتماعی تفکیک قائل شد. مذهب در هر دو ظرفیت ارتجاعی و عقبمانده است اما راه مقابله با آن یکی نیست. مذهب بعنوان عقیده را نمیتوان و نباید ممنوع کرد. راه مبارزه با عقاید مذهبی روشنگری و کار علمی و فرهنگی است و نه ممنوعیت قانونی. آنچه باید ممنوع شود دخالت مذهب در زندگی اجتماعی شهروندان - دولت و سیستم آموزشی و سیستم قضائی و مراکز تولیدی و غیره- است. چرا که این امر نه به عقاید بلکه با حقوق و آزادی شهروندان در تناقض قرار میگیرد. حتی جامعه ای که بخواهد آزادی مذهب بعنوان عقیده شخصی را تضمین کند باید سکولاریسم و مذهب زدائی از امور اجتماعی را اساس قرار بدهد. در هر نظامی که یک مذهب معین- بعنوان مذهب رسمی و یا مذهب اکثریت و یا حکومت پاپ و واتیکان و یا ولایت فقیه و غیره- موقعیت ویژه ای پیدامیکند خواه ناخواه معتقدین به مذاهب دیگر شهروندان درجه دوم محسوب میشوند. نمونه زنده موقعیت یهودیان و بهائیان و دراویش و یا حتی اهل سنت در نظام جمهوری اسلامی است.


وظیفه دولت مصون داشتن جامعه از قوانین و سنن و عملکردهای ارتجاعی و ضد انسانی مذهب است. حتی در سطح پراتیک فردی و شخصی هر جا که این سنتها با حقوق و آزادیها ی سیاسی و اجتماعی و حرمت شهوندان و حتی حقوق حیوانات در تناقض قرار میگیرند باید ممنوع شوند. ازدواج دختر بچه ها باید ممنوع بشود حتی اگر پدر و مادر و خود دختر به این امر راضی باشند. حجاب دختران و ختنه پسربچه ها و قمه و زنجیر زنی و ذبح اسلامی حیوانات هم باید ممنوع شود. اساس این ممنوعیت ها تناقض این سنن و قوانین و عملکردها با حقوق پایه ای شهروندان و یا حقوق حیوانات است. اینجا دیگر حتی خصلت و یا منشا مذهبی این اعمال اهمیت ندارد. این مهم نیست که فردی بدستور خدا و یا بخاطر تعصبات ملی و قومی و راسیستی و یا به علت اختلال حواس دست به این اعمال میزند. مهم این است که این عملکردها با حقوق پایه ای شهروندان متناقض است و به همین خاطر باید ممنوع بشود.


تا آنجا که مساله مورد بحث ما یعنی حجاب مربوط میشود همانطور که توضیح دادم حجاب مانند هر مظهر و سمبل مذهبی دیگری باید در مراکز دولتی و آموزشی و تولیدی ممنوع باشد. اما حجاب حتی بعنوان یک انتخاب شخصی و خارج از این مراکز نیز امری ارتجاعی است که از نگاه به زن بعنوان یک کالای جنسی نشات میگیرد و مغایر حرمت و شخصیت انسانی زن است. از نظر عملی نیز حجاب - مانند کفش چوبی که در ژاپن به پای دختران میکردند- مغایر تحرک و بازی و فعالیت بدنی دختربچه ها و فعالیت فیزیکی و ورزشی زنان است. حجاب قید و بندی است که از همان کودکی زن را به عقب میکشد و در موقعیتی مادون مرد قرار میدهد. به این دلیل ما خواهان برافتادن حجاب از جامعه هستیم اما برای رسیدن به این هدف نه به قانون بلکه به کار فرهنگی و علمی و روشنگری متوسل میشویم.


زن آزاد: اگر زنان بالای سن قانونی خودشان در یك رفراندوم آزاد بگویند دوست دارند حجاب داشته باشند شما قبول می كنید؟ اگر قبول نكنید در زمره جریاناتی كه به آرای عمومی مردم توجه نمی كنند و آن را زیر پا می گذارند قرار نمی گیرید؟


حمید تقوائی: رای مردم معیار تشخیص حقیقت نیست. اگر در زمان گالیله در اروپا رفراندوم میکردند به احتمال زیاد گردش زمین بدور خورشید رای نمی آورد! کلیسای کاتولیک که آن زمان گالیله را به توبه واداشت در واقع نظر اکثریت جامعه آنزمان را نمایندگی میکرد. رای اکثریت و اصولا دموکراسی برای تصمیات عملی - اجرائی اعتبار دارد و نه برای تشخیص خوب از بد و یا صحیح از غلط. در مورد حجاب هم همین امر صدق میکند. اگر حتی همه مردم جامعه به حجاب رای بدهند حجاب به یک امر مترقی و مثبت تبدیل نمیشود. همانطور که رای مثبت همه برده ها بردگی را مقبول و مجاز نمیکند. باید توجه داشت که چیزی بنام حجاب اختیاری وجود خارجی ندارد. حتی زنان مذهبی که فکر میکنند به اراده خود حجاب را پذیرفته اند در واقع به جبر مذهبی - اخلاقی - سنتی که از جانب جامعه و بخصوص مردان خانواده - و در کشوری مثل ایران از جانب دولت- اعمال میشود تن داده اند.*

 

لینك به اراجیف آخوند
https://www.youtube.com/watch?v=LCNlwlA_CgA

مندرج در زن آزاد شماره ۱۵

 

fitnah.movement@gmail.com