ويدئو کليپ ها

فعالين فتنه آرشيو خبرها آرشيو اطلاعيه ها آرشيو مقالات کمپين ها

خانه

English

 

 

 

 

زنى که سمبل اعتراض دنيا به سنگسار شد 

 

 

 

 مينا احدى

 

 

محمد جواد لاريجانى در يک کنفرانس مطبوعاتى در تهران اعلام کرد که سکينه محمدى آشتيانى "عفو" شده است. او گفت که پرونده سکينه آشتيانى از آغاز موضوع سنگسار نبوده و اساسا به موضوع قتل همسر سکينه آشتيانى مربوط بود. لاريجانى اعلام کرد که سکينه به ۱۰ سال زندان محکوم شده بود و بدليل رفتار خوب در زندان اکنون عفو ميشود. لاريجانى البته اضافه کرد که موضوع سکينه در سال ۲۰۱۰ باعث شد چهار ماه تمام نظام آنها زير فشار افکار عمومى بين المللى باشد.

 

خبر "عفو"سکينه در رسانه هاى بين المللى سريعا منعکس شد و بسيارى اينرا پيروزى يک جنبش جهانى عليه سنگسار ناميدند. در اين مورد نوشته اى از مينا احدى سازمان دهنده کمپين بزرگ نجات سکينه آشتيانى و سخنکوى کميته بين المللى عليه سنگسار را ملاحظه مى کنيد.

زن آزاد

- - - - - - - - - - - - - - - - - - -

 

از روزى که صداى يک پسر جوان و از آنسوى خط تلفن، تعجب و در عين حال توجه ام را برانگيخت، حدود ۸ سال ميگذرد. او بمن گفت: آنجا حقوق بشر است؟ و من با لبخندى پاسخ دادم، تقريبا! اينجا حقوق بشر است. او ادامه داد: شما خانم احدى هستيد؟ گفتم بله و او يک جمله گفت که به نوعى در طول اين هشت سال، همواره در گوشم صدا کرده: ميخواهند مامانم را سنگسار کنند، ميتوانيد کمک کنيد؟

 

از شنيدن اين خبرلرزيدم! دلم ميخواست همانموقع اين پسر جوان نزديکم مى بود تا بغلش ميکردم و به او ميگفتم، نترس نميگذاريم مامان ترا سنگسار کنند و به او ميگفتم، دنيا چنان هم بيرحم نيست که تماشا کند که آنها مادر ترا سنگسار کنند.

 

از آن روز هشت سال ميگذرد و من بارها اين گفتگو را در ذهنم مرور کرده ام... از او ميپرسم، مادرت اسمش چيه؟ او جواب ميدهد: سکينه محمدى آشتيانى. اسم را يادداشت ميکنم. مى پرسم کدام زندان است و او ميگويد: زندان تبريز. براى بار دوم پشتم ميلرزد. زندانى تبريزهمان زندانى است که همسرم "اسماعيل يگانه دوست" را در آنجا اعدام کردند. زندانى مخوف که در سال ٦٠ دانشجويان زيادى که تعدادى از آنها همکلاسى هاى خودم بودند را در سنين ۱۹ – ۲۰ سالگى مورد تجاوز قرار دادند و اعدام کردند. آرى سکينه در زندان تبريز است.

 

به مدت دو سال در مورد سکينه اطلاعيه هايى ميدهيم و اساسا خبررسانى ميکنيم. تا اينکه يک روز با هيجان و وحشت دوباره سجاد، پسر سکينه بمن زنگ ميزند: "مينا خانم اين هفته ميخواهند مامانم را سنگسارکنند، کارى بکنيد!" به او ميگويم يک عکس از مادرت لازم دارم، آنرا بفرست و يک نامه از طرف خودت و خواهرت خطاب به قلبهاى مهربان مردم دنيا و بگو آيا اين دنيا آنقدر بيرحم است که نظاره گر سنگسار شدن مادرت باشد و حرفى نزند و کارى نکند؟

 

او همين کار را ميکند و نامه اى خطاب به مردم دنيا مينويسد. اين نامه با عکس مادرش از سوى ما وسيعا پخش ميشود. نامه در فيس بوک به سى زبان دنيا از سوى مردمى که ما نمى شناختيم، ترجمه ميشود. تکنولوژى به يارى ما مى آيد و قلبهاى مهربان مردم دنيا تکان ميخورد.

 

سال ۲۰۱۰ سال کمپين سکينه است. سال دوندگيها و فراز و نشيب و مسائل بسيار زياد ديگر است. در جريان اين کمپين که کوهها و صخره ها و درياها و کشورها را در مى نوردد، همه خود را به شکلى سهيم ميکنند. هنرپيشه هاى هاليوود، هنرمندان، فعالين مدافع حقوق زن، مردم و شهروندان عادى در همه جاى دنيا بپا مى خيزند و به جنبش اسلامى، اسلام سياسى و حکومت اسلامى ايران کارت قرمز نشان ميدهند.

 

ديگر نميگذاريم سنگسار کنيد! اين پيام محکم اين کمپين است و اين پيام به گوش مقامات جنايتکار حکومت اسلامى ميرسد.

 

آنها با شنيدن صداى اين کمپين، از مخفى گاههاى خود بيرون مى آيند. احساس من اينست که عقرب ها از سوراخ بيرون مى آيند و به اين سو و آن سو ميدوند و ميخواهند نيش بزنند. ازسايت رجا نيوز گرفته تا فارس و از خاتمى امام جمعه کريه تهران تا خامنه اى و رفسنجانى و احمدى نژاد و هر آنچه از جانيان حاکم بر ايران مى شناسيم و مى شناسيد.

 

پرس تى وى به اصطلاح تلويزيون برون مرزى حکومت اسلامى، فعالانه جزيى از دستگاه شکنجه و اعتراف گيرى در اين پروسه است. به هر درى ميزند که صداها را بخواباند. سکينه را دوبار به تلويزيون سراسرى مى آورند و او عليه کمپين نجات خود حرف ميزند. در پروسه بعد از دستگيرى خبرنگاران آلمانى و سجاد و هوتن کيان، اين شبکه بيشرمانه سکينه را وادار ميکند که نقش بازى کند و بگويد قاتل همسرش بوده است. سجاد نقش پدر را در اين فيلم وقيحانه حکومت اسلامى بازى ميکند و مادرش به او آمپول تزريق ميکند تا نشان دهد پدرش را چگونه به قتل رسانده !!! اينها را مغزهاى معيوب وزارت اطلاعات و پرس تى وى حکومت اسلامى تدارک ديده اند و همه چيز براى خواباندن سر و صداها و لوث کردن يک جنبش جهانى عليه سنگسار است.

 

جمهورى اسلامى ايران در جريان اين کمپين هر آنچه از رذالت و بيرحمى بود بکار برد. جاويد هوتن کيان را تا مرز مرگ شکنجه کرد و خبرنگاران آلمانى را مورد اذيت و آزار فراوان قرار داد و عليه من و کمپين نجات سکينه تبليغات زهر آگين فراوان انجام داد.

 

در اين سو اما، در همه کشورها ما شاهد دريايى از محبت و انسانيت بوديم. يک روز در صد و ده شهر جهان مردم به خيابان رفته و به سنگسار نه گفتند. در مورد سکينه شعر و آهنگ ساخته شد و زير فشار افکار عمومى دولتها مجبور به عکس العمل شدند. روابط دولت فرانسه بدليل کمپين سکينه با جمهورى اسلامى ايران کمى شکرآب شد و دولت برزيل مجبور به عکس العمل به "برادرش احمدى نژاد" شد و گفت به سکينه پناهندگى ميدهد و خواهان اعزام شدن سکينه و خانواده اش به برزيل شد..

 

دنيا بپا خاست و آبروى نداشته حکومت اسلامى بيش از پيش برباد رفت.

 

اين کمپين براى من يک دوره طوفانى پر از کار و فعاليت و دوندگى و فراز و نشيب و اميد و نااميدى بود.

 

سکينه شد عضوى از خانواده من و سرنوشت او مستقيم به سرنوشت يک مبارزه مهم عليه سنگسار گره خورد.

 

اينک از زبان محمد جواد لاريجانى گفته اند که او را "عفو" کرده اند. برخى اخبار حکايت از آزادى او و برخى از مرخصى رفتن او سخن گفته اند.

 

هنوز تماس مستقيم با سکينه و فرزندانش نداريم ولى از نظر من سکينه نجات يافت و اميدوارم اين روزها در کنار فرزندانش باشد.

 

يک نکته مهم است جمهورى اسلامى ايران سعى کرد خبر کوتاه آمدن خود را به نوعى مطرح کند که دنيا يکپارچه و با اطمينان جشن نگيرد و ابهام در مورد اين موضوع مهم در فضا باقى بماند. برخى از سايتهاى حکومتى از عفو و اتمام پرونده حرف زدند و برخى از مرخصى رفتن سکينه.

از نظر من اما اين کمپين به موفقيت دست يافت. جمهورى اسلامى ايران زانو زد و ديد که با هر حکم سنگسارش ، در دنيا طوفان درو ميکند. اين کمپين باعث شد که در مورد قانون کذايى مجازات اسلامى و موضوع سنگسار در اين قانون، مجلس و شوراى نگهبان با هم جر و بحث کنند و سپس قانون مربوط به سنگسار به نوعى فريز کنند.


از نظر من ما دوفاکتو سنگسار را در ايران ممنوع کرديم و اين يک موفقيت بزرگ است.

 

سنگسار همواره يک موضوع مهم مربوط به جايگاه زنان در ايران بوده است. اين يک تعرض وحشيانه و غير قابل توصيف به زنان بود و حکومت اسلامى ميخواست از اين طريق زنان را بترساند و سر جاى خود بنشاند. در طول ٣۵ سال حداقل ۵۰۰ نفر را سنگسار کرد.

 

هر کس و يا سازمانى که در مورد سنگسار سکوت کرد و جايگاه آنرا در تحميل بى حقوقى به زنان در ايران نديد، نشان داد که در جنبش آزادى زنان در ايران هيچکاره است.


بسيار خوشوقتم که کمپين سکينه به نتيجه رسيد و اين نه فقط نجات يک انسان عزيز از دست جمهورى اسلامى بود، نه فقط پاسخى به فرياد استمداد سجاد و سعيده فرزندان سکينه براى نجات مادرشان بود، بلکه در عين حال يک اعتراض قوى و ميليونى عليه سنگسار در همه جا بود. عکس سکينه سمبل يک جنبش جهانى و انسانى عليه سنگسار است و اين عکس همواره در تاريخ جاودان خواهد ماند. *


درج در نشريه زن آزاد ٣٦
http://www.fitnah.org/fitnah_farsi_page.html

 

fitnah.movement@gmail.com