لطفا خودتان را معرفی كنید.

 من سولماز وکیل پور متولد سال ۱۳۵۹. در خرمشهر بدنیا آمدم و بزرگ شده در مهرشهر کرج هستم. شاعر و ترانه سرای شعر میلاد از آلبوم نقاب سیاوش قمیشی و نقاش نقاشی های سلف پرتره سورءالیست هستم.

 چند سال است كه در ایران زندگی نمی كنید؟

 من ۲۴ نوامبر ۲۰۰۱ بطور قاچاق و بطرز بسیار وحشتناکی از ایران خارج شده و به فرانکفورت آلمان رسیدم. ۱۲ سال است که از آن تکه خاکی که مثل مادر دوستش می داشتم، جدا شده ام.

چه شد كه از ایران بیرون آمدید؟

پدرم در ایران مشکلات سیاسی داشت و وقتی ۱۶ ساله بودم از ایران به آلمان پناهنده شد. مادر و برادر ۱۳ ساله ام وقتی من ۱۸ساله بودم به او پیوستند. مادرم سرپرستی مرا به برادر ۹ سال از خود بزرگترم که شدیدا به بیماری سادیسم دیگر آزاری دچار بود واگذار کرد و او مرا مجبور می کرد روزها از ۱۰ صبح تا ۱۰ شب زمستان و تابستان در خیابان بمانم تا او با نامزد خود خلوت کند و هر آن به دلخواه به شدت مرا شکنجه بدنی و روحی می کرد. بدین ترتیب من بیش از ۲ سال در خیابان مانده و به طور منظم هفتگی شکنجه بدنی و روحی روانی می شدم تا اینکه تصمیم گرفتم شبها هم در خیابان بمانم تا کمتر شکنجه شوم. از آنجا که یک زن مجرد بدون اجازه پدر، برادر و غیره در ایران اجازه رقتن به خوابگاه یا هتل هم ندارد چه برسد به اجارهء جایی راه دیگری جز خیابان نمانده بود. از این رو مادرم ۲ روز بعد از فرار من به خیابانهای تهران از آلمان برگشت و برنامه ای برای فرار من از ایران ترتیب داد تا در خیابانها تلف نشوم.

 می توانید تصویری از فشار حكومتی بر زنان و دختران به ما بدهید؟

فشار حكومتی یعنی اینكه همه قوانین از بدو به قدرت رسیدن این حكومت تا امروز ضد زن و ضد بشری است. یعنی ۳۴ سال و هر سال ۳۶۵ روز از بام تا شام در همه رسانه ها بگویند زن بشر نیست، زن مركز گناه و فساد است؛ بگویند و بنویسند و روی منابر بروند و به مدارس و دانشگاه ها هجوم ببرند تا فرهنگ ناموسپرستی و اسلامی را در ذهن همه مردم حك كنند. وقتی همه این كارها هم جوابگو نشد با گشت های ریز و درشت به جان زنان بیفتند تا كیان اسلام را به خیال خود حفظ كنند. همچنین در حکومت اسلامی حقوق هر زنی در دستان مردان محدودهء او واگذار شده و واگذاری این اختیار محض به مردان باعث شده که داشتن یک زندگی نسبتاً نرمال برای زنان در جامعه ایران تبدیل به امری شانسی مانند برنده شدن در بلیط بخت آزمایی شود. در حالی که دادن اولیه ترین حقوق بشری، حق زندگی بدون شکنجه، حق انتخاب همسر، حق باردار شدن و یا باردار نشدن، حق داشتن یک سقف بالای سر همه مردم حق همه است. این حکومت دزد ضد انسانی عمداً همه کار برای تضعیف ملت و بنابرین پایین آوردن قوهء مقاومت ملت بر ضد دزدیهای سرسام آور تریلیاردی دولت انجام می دهد. از قبیل انداختن مردان و زنان به جان هم الالخصوص به طریق ممنوعیت رابطهء جنسی و واگذاری چشم بستهء حقوق زنان به مردان. اما سئوال این است چرا مردان به دام تله دولت می افتند، از حقوق خود استفاده کرده و به جان زنان می افتند؟ این جنگ داخلی كه بین زنان و مردان انداخته اند بوسیله واگذاری حقوق زنان به مردان باعث سست شدن روابطه عاطفی در خانواده ها شده است.

موقعیت مذهب در میان جوانان - زن و مرد- را چطور می بینید؟

از آنجا که مذهب آیین ضد و نقیض دست بشر است، اگر کسی با تمام قلب خود به مذهب روی آورد و به اعماق مذهب راه یابد، به پوچی و دروغین بودن مذهب پی برده و از بردگی مذهب و بردگی موجود خیالی به نام خدا رها خواهد شد. اما اکثریت مردم تا لحظه مرگ به طور ناقص به آیینی ناقص پایبند می مانند چرا که انسان غریزتا برای ادامه زندگی همراه با احساس آرامش احتیاج به آیین و قوانینی برای پیروی دارد تا هر لحظه و برای انجام هر کار کوچک مجبور به فکر کردن و جنگ و جدل های فکری برای تصمیم گیری نباشد! اینک باید فرهنگ و آیین صحیحی جایگزین مذهب ناقص کنیم که کار ملت از ناکجا آباد به آینده ای آزاد، سالم و تضمین شده ای بیفتد. مذهب در حال حاضر در میان ملت ما از طرفی به طور طبیعی تبدیل به علامت سوال بزرگی در اذهان و از طرف دیگر تبدیل به فرهنگی غلط و تضعیف کننده شده است.

خواسته های نسل جوان و بویژه زنان در ایران كدام ها هستند؟

 نسل جوان در درجه اول خواستار اولیه ترین غریزه انسانی، غریزه تولید مثل بشری، برخورداری آزادی برای برقراری ارتباط با جنس مخالف، انتخابات آزاد همسر، حق طلاق و از این قبیل است. غریزه تولید مثل مهمترین غریزه بشریست که اگر آزاد و با کمال رضایت و موفقیت انجام نگیرد کودکانی بیمار حداقل از لحاظ روحی و ضعیف به دنیا آمده و رشد می کنند و بدین سان جامعه ای ضعیف که قادر به نجات خود و دفاع از حقوق خود نمی باشد به بار می آید. مناسبترین طعمه برای دولت کفتار صف می شود.

فعالیت تان را در آلمان چطور پیش می برید و با چه اشخاصی در آلمان و خارج آلمان همكاری می كنید؟

من در آلمان با آزادیخواهان ایرانی و غیر ایرانی همکاری تنگاتنگی دارم و سعی می كنم و امید به فرهنگ سازی در بین ایرانیان و دیگران از كشور های اسلام زده را دارم. به طور مثال با عالیا از مصر و آمینه از تونس كار مشترك می كنم و امیدوارم که به زودی زنان بسیاری از اقسا نقاط جهان اسلام زده، موفق به رهاندن خود از دین، فرهنگ ضد زن شوند و از انواع شستشو های مغزی رهائی یافته و به ما بپیوندند. حتی اگر تمام زندگی ام دنیا را فقط یک قدم به آزادی نزدیکتر کند، زندگی ام ارزنده است.*

 مندرج در نشریه زن آزاد شماره ۱۹