ويدئو کليپ ها

فعالين فتنه آرشيو خبرها آرشيو اطلاعيه ها آرشيو مقالات کمپين ها

خانه

English

 

 

 

 

 

مبارزه علیه حجاب: سیاسی یا مدنی؟

 

 

مصطفی صابر

 

مبارزه علیه حجاب یک مبارزه سیاسی است یا یک اعتراض مدنی؟ این سوال متافیزیکی و گمراه کننده است. این دو قطبی "مدنی یا سیاسی" کاذب است. آنهم در مملکتی که حتی آب خوردن و نفس کشیدن هم امری سیاسی و موضوع اعتراض است. پایینتر خواهیم دید که چرا اینگونه طرح مساله، نهایتا برای مهار و سرکوب اعتراض علیه حجاب است و منافع سیاسی روشنی پشت آن هست. اما اینروزها که دور جدید و گسترده ای از اعتراض علیه حجاب جریان دارد، چه کسانی دوقطبی رنگ باخته "اعتراض سیاسی یا مدنی" را در مقابل مبارزات و اعتراضات اجتماعی فزاینده علیه حجاب اجباری و دولتی، مطرح میکنند؟ و هدف شان چیست؟

 

هم دست اندرکاران حکومت و مقامات امنیتی رژیم، و هم به اصطلاح اپوزیسیون اصلاح طلب جمهوری اسلامی و مدافعان استحاله و تعدیل رژیم اسلامی، هردو به سهم خود در قرار دادن بیراهه "مدنی یا سیاسی" در پیش پای اعتراض گسترده و رادیکال علیه حجاب، کوشا و ذینفع هستند:

جناح در قدرت و مسئولین امنیتی رژیم طبق معمول هر اعتراض علیه حجاب، چه در خیابان و محیط کار و دانشگاه و چه در فضای مجازی، را یک مساله "امنیت ملی" و تهدیدی علیه "کیان اسلام" قلمداد میکنند. تا بعد برای حفظ نظام، با تمام قوا و بیرحمانه به آن حمله کنند. آنها میگویند اعتراض علیه حجاب سیاسی و امنیتی است؛ سرش به این یا آن جریان برانداز وصل است؛ توطئه استکبار جهانی و تهاجم فرهنگی است. تا هزینه مشارکت مردم در اعتراض علیه حجاب را بالا ببرند، دامنه و وسعت آن را مگر محدود و نهایتا آنرا سرکوب و مهار کنند. روشی که همه ما به خوبی با آن آشناییم.

 

اصلاح طلبان اما میکوشند این روزها ظاهرا در نقطه مقابل سیاست امنیتی کردن اعتراض به حجاب بایستند؛ اینها نفع شان در دامن زدن به آن دوقطبی کاذب کذایی "مبارزه سیاسی یا اعتراض مدنی" است، تا خود را بعنوان مدافع و نماینده قطب "اعتراض مدنی" عرضه و مطرح کنند. بر این اصرار دارند که اعتراضات اخیر علیه حجاب (و مثلا انتشار عکس های بی حجاب در اینترنت) یک اعتراض مدنی است. سیاسی نیست. لذا سرش به هیچ حزب و جریان سیاسی وصل نیست. مساله اش فقط آزادی پوشش است. در پی براندازی جمهوری اسلامی نیست و غیره. تا همین اواخر البته اصلاح طلبان مبارزه علیه حجاب را مهم نمی دانستند (هنوز هم بخش هایی از آنها نمی دانند) و حتی فمینیست هایشان هم میگفتند مسائل مهمتری از حجاب وجود دارد. اما حالا که بخش هایی از آنها متوجه شده اند ابعاد اعتراض علیه حجاب چنان وسیع است که به یکی از موضوعات بستر اصلی سیاست در ایران تبدیل شده، با پرچم "اعتراض مدنی" به میدان آمده اند و حتی میکوشند خود را بعنوان راه حلی در مقابله با سیاست امنیتی کردن اعتراض به حجاب مطرح کنند.

 

باید اذعان کرد که این استدلال و ادعای اصلاح طلبان حاوی مطلوبیت عملی معینی است که به آن برد و نفوذ میدهد. اولا به این دلیل که در جریان عمل، یک فعال محلی علیه حجاب برای ایجاد نوعی چتر امنیتی و مقابله با پلیس بعضا ممکن است ناگزیر باشد که پشت استدلال "اعتراض من مدنی است" برود. ثانیا یک اعتراض وسیع و اجتماعی نظیر مبارزه علیه حجاب که محتوای ضد حکومتی آشکاری دارد، ممکن است در ابتدای کار تمایل به برجسته نکردن وجه رادیکال و ضد حکومتی خود داشته باشد. هردوی این ملاحظات به استدلال و ادعای اصلاح طلبان دست بالا میدهد. اما این ملاحظات عملی که اینجا و آنجا میتواند توجیه داشته باشد اگر به خط غالب بر کل اعتراض علیه حجاب تبدیل شود، آنگاه اشتباهی بزرگ رخ داده است که بنفع جمهوری اسلامی و بقای حجابش تمام خواهد شد. در دنیای واقعی، یعنی اوضاع سیاسی ایران، روی دیگر سکه ی تهدید مقامات امنیتی و مسئولین مستقیم سرکوب که میکوشند همه چیز را امنیتی کنند، همانا تلاش اصلاح طلبان برای تقلیل و مهار اعتراض به حجاب در یک چهارچوب مدنی و غیر سیاسی قرار دارد. لذا پذیرفتن دو قطبی کاذب "سیاسی یا مدنی" و بدتر از آن، قبول چهارچوبه "اعتراض مدنی" بعنوان یک خط مشی مبارزاتی در مقابله با حجاب، از پیش عنصر شکست را در خود دارد. در واقع پناه گرفتن در سنگری سست و غیر قابل دوام است که درست در لحظات حساس نبرد میتواند در تعامل جناح های نظام فرو ریزد و نهایتا میتواند توسط سرکوبگران یعنی جمهوری اسلامی فتح شود. نکته ای که بارها در عرصه های دیگر اعتراض اتفاق افتاده است.

 

هر اعتراض و مبارزه مدنی، در تمام جوامع عموما و در جامعه ایران خصوصا، در عین حال مبارزه سیاسی نیز هست. این موضعی ضعیف و ضربه پذیر و گمراه کننده است که خصلت سیاسی یک حرکت مدنی و اجتماعی را منکر شویم. دوقطبی "مدنی و سیاسی"، یک دو قطبی کاذب و چهارچوب ریاکارانه ای برای رنگ کردن مردم است. هیچ مبارزه سیاسی توده ای نمی تواند بدون تکیه بر عناصر مدنی و اجتماعی شکل بگیرد. در عوض هیچ مبارزه مدنی بدون سیاست و خط و جهت گیری معین نمی تواند وجود داشته باشد. هر مبارزه مدنی وجهی سیاسی دارد و هر مبارزه سیاسی وجهی مدنی دارد. مساله مهم این است که بر هر مبارزه مدنی مفروض چه سیاستی حاکم است. این سیاست البته میتواند قدرت و نظام حاکم را به چالش بکشد (سرنگونی طلبانه باشد) و یا نه، کاری به چهارچوبه و ساختار سیاسی نداشته باشد و صرفا معطوف به تغییرات و اصلاحات معین و محدودی باشد. در واقع وقتی اصلاح طلبان میگویند "این اعتراض مدنی است" در واقع دارند با ریاکاری سیاست خودشان را تحت عنوان "اعتراض مدنی" قالب میکنند. منظورشان دقیقا این است که بر این اعتراض یک سیاست غیر سرنگونی طلبانه حاکم است. این اعتراض علیه حجاب نمی خواهد جمهوری اسلامی را حتی تضعیف کند. میخواهد با اصلاحات و تغییراتی در این نظام آنرا قابل دوام کند. مثلا قوانین و سختگیری های مربوط به حجاب را قدری تعدیل کند تا نظام را از این تناقضی که خود را در آن گرفتار کرده رها کند و بقای آنرا تضمین نماید.

 

اینکه سیاست اصلاح و تعدیل جمهوری اسلامی تا چه حد خود یک توهم محض است و به جایی نمیرسد به جای خود. اما این درست همان نقطه ضعفی است که برادران آن یکی جناح که همه چیز را سیاسی و امنیتی میکنند خیلی خوب بلدند که چگونه از آن استفاده کنند و از همان نقطه حمله را آغاز کنند. چرا که میتوانند بسادگی نشان دهند این مبارزه مدنی در نهایت سیاست معینی را دنبال میکند و مثلا در خدمت "فتنه" و "علیه امنیت کشور" است و غیره. در نتیجه با حربه سیاسی و امنیتی به صفی که خود را صرفا یک حرکت مدنی تعریف کرده حمله کنند. معمولا هم البته تعدادی از اصلاح طلبان این وسط ممکن است قربانی شوند به زندان بروند و آب خنک بخورند (و بعضا هم برای روز مبادا از آنها قهرمان سازی بشود)، اما حرکتی که خود را صرفا در چهارچوبه "مبارزه مدنی" و در واقع تحت سیاست و افقی اصلاح طلبانه تعریف کرده است و فعالینش حب "سیاسی یا مدنی" را قورت داده اند، خلع سلاح و خنثی و به عقب رانده میشود.

 

بنا بر آنچه گفته شد پیشنهاد من به فعالین عرصه مبارزه علیه حجاب دولتی و اجباری جمهوری اسلامی این است که اولا این دو قطبی "سیاسی یا مدنی" و صورت مساله کاذب جناح های رژیم را نپذیرند. ثانیا باید مراقب بود که تحت عنوان "مبارزه مدنی" سیاست اصلاح طلبانه، که بارها و بارها نشان داده هدفش نهایتا حفظ و بقای جمهوری اسلامی و از جمله حجابش است، بر اعتراض و مبارزه علیه حجاب مسلط نشود. باید به هردو طرف این دوقطبی کاذب و تقلبی گفت چهارچوبه مساله حجاب برای زنان و مردم ایران بسادگی این است که حجاب نباشد. اگر بود و نبود حجاب به مساله بود و نبود یک حکومت تبدیل شده است دیگر مساله خود آن حکومت است. لطفا یا گورش را گم کند و یا خودش را به حجاب گره نزند! *

درج در زن آزاد شماره ۴۴

 

fitnah.movement@gmail.com