ويدئو کليپ ها

فعالين فتنه آرشيو خبرها آرشيو اطلاعيه ها آرشيو مقالات کمپين ها

خانه

English

 

 

 

 

آمار دولتی از ابعاد وسیع بیکاری زنان

 

شهلا دانشفر

 

اخبار این هفته نیز از بیکاری وسیع در میان زنان خصوصا زنان جوان بین ٢٠ تا ٢٤ ساله خبر میدهد. بنا بر گزارش مرکز آمار ایران از جمیعت ٣٢ میلیون نفری زنان در سن اشتغال تنها ٣ میلیون و ٩٠١ نفر به کار اشتغال دارند. همچنین در گزارش دیگری در سایت دولتی ایلنا نرخ بیکاری زنان در مناطق شهری ١/٥٤ درصد و در مناطق شهری ای چون استانهای لرستان، کرمانشاه و زنجان حتی به بیش از ٨٠ درصد میرسد. در همین گزارشات سخن از دو برابر تا دو برابر و نیم بودن نرخ بیکاری در میان زنان نسبت به مردان است.

 

این آمارها بیش از هز چیز گویای ابعاد تکان دهنده بیکاری زنان و فشار اقتصادی سنگین بر آنان و بر کل جامعه است.

 

این در حالیست که این آمارها به هیچوجه همه زنان بیکار و ابعاد فاجعه بار این درد اجتماعی را در بر نمیگیرد. چون از نظر رژیم اسلامی خانه داری، کار و وظیفه زن است و زنانی که کارشان خانه داری است و برای کار به بازار کار مراجعه نکرده اند، در آمار بیکاری محاسبه نمیشوند. در روستاها نیز زنان مشغول به کار در مزارع و دامداری و مرغداری و غیره در این محاسبات قرار ندارند. خصوصا اینکه سیاست اصلی رژیم آپارتاید جنسی اسلامی خانه نشین کردن زنان است.
.
از جمله تصويب لایحه افزایش مرخصی زایمان از ٦ ماه به ٩ ماه ، لایحه کاهش ساعت کار زنان از ٤٤ ساعه به ٣٦ ساعت که اخیرا در دستور دولت قرار گرفته است، در خدمت همین سیاست است و عملا ناقض امنیت شغلی زنان و در خدمت بیکارسازی وسیع زنان کارگر قرار دارد. همچنین سیاستهای اخیر حکومت آپارتاید جنسی رژیم اسلامی در زمینه "افزایش جمعیت کشور" و طرحهایی چون جرم اعلام کردن جلوگیری از بارداری و تعیین مجازات برای آن، تلاشی برای خانه نشین کردن زنان و تعرضی به کل جامعه است.

 

در هر حال آمار ارائه شده دولتی در رابطه با بیکاری زنان چند نکته را به روشنی بیان میکند. اول اینکه فشار اجتماعی جنبش رهایی زن وضعیتی ایجاد کرده است که این رژیم ناگزیر است در مورد مسائلی چون شرایط کار، اشتغال و نرخ بیکاری زنان سخن بگوید و به جامعه حساب پس دهد. در کنار این آمارها استیصال و مخمصه رژیم اسلامی در مقابل جنبش رهایی زن را به روشنی می بینیم. از جمله در گزارشی در همین رابطه در سایت خبری ایلنا میخوانیم: "نسخه های یکسویه از سوی برنامه ریزان اجتماعی برای زنان تنظیم و نقش زنان در مسئولیتهای اقتصادی و اجتماعی نادیده گرفته شود، این نسخه ها معنایی ندارند و نه تنها مشکلی را حل نکرده ایم بلکه بار این مشکلات را افزایش هم داده ایم.". سپس ادامه میدهد و مینویسد:"زنان تحصیلکرده که نیاز به درآمد مستقل دارند را نمیتوان به ماندن در خانه تشویق کرد. هم اکنون شرایط اقتصادی جامعه به گونه ای است که مردان و زنان باید برای کسب درآمد مشارکت داشته باشند. افزایش تحصیلات در میان زنان که طی این سالها کسب کرده اند، باید جایی نمود یابد و این نمود نمیتواند محصور در دیوارهای خانه باشد.".

 

در این گزارش بحثشان بر سر نیاز "چرخ های اقتصادی و تصمیم گیری" جامعه به حضور زنان است. اما این خود نشان از این دارد که زنان در جدالی هر روزه آنچنان موقعیت اجتماعی ای پیدا کرده اند که نقششان در تولید جامعه حتی برای مشاورین اقتصادی سرمایه داری حاکم نیز قابل تامل شده است.

 

نکته آخر تاکیدی دوباره بر ایستادن در مقابل تعرضات رژیم اسلامی به زنان و کل جامعه است. دیدن موقعیت قوی جنبش علیه تبعیض علیه زن و با اتکا به آن گام برداشتن به جلو و اعلام خواستهای فوری خودمان است. اخراج از کار باید ممنوع باشد. همه مردان و زنان بیکار باید از یک بیمه بیکاری مکفی برخوردار باشند. درمان و هزینه تحصیل برای کودکان که بخش بزرگی از در آمد هر خانواده ای را می بلعد باید برای همگان رایگان باشد. زن و مرد باید در مقابل کار برابر دستمزد برابر داشته باشند. و حداقل دستمزد ها باید کفاف یک زندگی انسانی را بکند. بدین ترتیب مبارزه علیه بیکاری، مبارزه برای خواست افزایش دستمزدها، مبارزه برای بیمه های رفاهی از جمله خواستهای جنبش رهایی زن نیز هست. زن و مرد باید در تمام شئونات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برابر باشد. این حرف اول ما در همه جاست .*

 

درج در زن آزاد شماره ۵٣

 

fitnah.movement@gmail.com