مشکل حجاب با کارت زرد
حل میشود؟
ایسنا: نمایندگان مجلس شورای اسلامی، چندی پیش با احضار
وزیر کشور به مجلس، از وی درباره وضعیت حجاب و عفاف در
جامعه سؤال کردند. گذشته از همه اینها و بنیادیترین بحثی
که معمولاً بدان پرداخته نمیشود این است که علت اصلی
گسترش بدحجابی در کشور، “سست شدن ایمان” است؛ اما مسئول
مستقیم این کار کیست؟ هرچند همه دراینباره مسئولیت دارند
اما در تقسیم وظایف، این حوزههای علمیه هستند که عهدهدار
ترویج دین و ارتقای سطح ایمان مردماند.
.
همه دلسوزان نظام در ایران به تکاپو افتادهاند تا بلکه
ریشه معضل بدحجابی را کشف کنند. ایسنا هم در این میان ساز
ناکوک خود را مینوازد. گویا در این ٣٧ سال کمکاری شده
است و بهاندازه کافی دین و مذهب را ترویج نکردهاند. این
بار بهجای مقصر دانستن ماهواره و فرهنگ مبتذل غربی، یقه
خود را گرفتهاند که کم تبلیغات مذهبی کردهاند. معلوم
نیست دیگر کجا امکان تبلیغات مذهبی بوده و اینها بیتوجه
بودهاند. از بدو تولد تا مراسم ازدواج و مرگ که همهجا
حضور دارند. مدارس و دانشگاهها و کارخانهها و رادیو و
تلویزیون و نشریات و... هم که کاملاً قرق خودشان است. پس
مشکل از کجاست؟ اگرنه در تهاجم فرهنگی است و نه در کم
تبلیغ کردن اسلام، پس چه چیزی عامل این وضعیت است.
آنچه به نظر میرسد، این است که برخلاف ادعای ایسنا،
اتفاقاً مشکل در ترویج بیشازحد و افراطی مبانی اسلام است.
آنقدر در توضیح و تشریح و تبلیغ قوانین شرع و اسلام،
افراط کردند که مردم عاقبت به ماهیت سیاه و ضد انسانی آن
پی بردند؛ و اگرچند معتقدی هم هنوز وجود داشت از بین
بردند. مردم با گوشت و پوست خود نتیجه این قوانین و شرعیات
را تجربه کردند و به حقیقت آن آگاهی یافتند و طبیعی است
دیگر زیر بار قوانین عقبمانده آن نمیروند. اینها
نادانسته و ناخواسته موجب بیداری و هوشیاری مردم شدند. این
نکتهای است که همه آقایان در مقابل آن خود را به کر گوشی
میزنند. *
*****
۵۵ درصد طلاقها و ۶۵
درصد همسر آزاریها و ۳۰ درصد کودکآزاریها ناشی از
اعتیاد است
معاون رییسجمهور در امور زنان و خانواده با بیان اینکه
با پدیدهای به نام زنانه شدن فقر روبهرو هستیم، گفت: این
پدیده بهویژه در میان زنان سرپرست خانوار دیده میشود و
خدا نکند که با زنانه شدن اعتیاد نیز مواجه شویم. وی با
اشاره به توزیع میزان تأثیر مواد مخدر در رفتار افراد گفت:
استعمال مواد مخدر ۶۵ درصد موجب همسر آزاری، ۵۵ درصد موجب
طلاق، ۳۰ درصد موجب کودکآزاری، ۲۵ درصد موجب قتل و ۲۵
درصد موجب نزاع و خشونت میشود. از سوی دیگر در سال ۹۲، ۱۶
درصد مرگ زنان معتاد نسبت به سال ۹۱ افزایش یافت.
هذیانگویی سران حکومت اسلامی حدومرزی نمیشناسد. پدیده
"زنانه شدن فقر" از آن ترمهایی است که فقط در ذهن معیوب
این جانوران میگنجد. اینها چنان به آپارتاید جنسی در
تمام زمینهها خو گرفتهاند که حتی پدیده اجتماعی فقر را،
زنانه و مردانه تصور میکنند. فقر و اعتیاد و سایر معضلات
نظام سرمایهداری، ربطی به جنسیت افراد جامعه ندارد. در
جامعه ایران و در سالهای اخیر با پایین آمدن سن فحشا و
رسیدن آن به مرز ١٣ سال، اعتیاد نیز در میان زنان رشد
بیسابقهای داشته است. طبق آمار ارائهشده از سوی خود
حکومت، افزایش آمار اعتیاد موجب رشد سایر مشکلات و جرائم
اجتماعی میشود؛ اما اینجا همان سئوال همیشگی مطرح میشود
که به راستی مسئول و عامل اصلی رشد اعتیاد در ایران کیست؟
و چه کسی است که پاسخ این سئوال را نداند. جمهوری اسلامی و
در رأس آن سپاه پاسداران اصلیترین و بزرگترین واردکننده
مواد مخدر به کشور است و هر از چند گاهی شاهد هستیم که
رقبای خود در این عرصه را به اسم قاچاقچیان مواد مخدر
اعدام میکند تا همچنان یکهتاز بازار باشد و یا برای حفظ
توازن بازار اقدام به آتش زدن مقداری مواد مخدر به اسم
مبارزه با آن میکند. درزمینهٔ بهبود معتادین نیز مدام در
حال سنگاندازی جلوی NGO ها و کلینیکهای خصوصیای است که
در این زمینه در ایران فعالیت میکنند. باوجود چنین شرایطی
متأسفانه نمیتوان به کاهش چشمگیر آمار اعتیاد و به طبع
آن، سایر جرائم مرتبط با آن امیدوار بود. *
*****
ورزشگاهها باید از
فحاشان خالی شود، نه از زنان!
فحاشی؛ رفتاری ناهنجار که در جامعه ایرانی به هنجاری
برای خانهنشین کردن و محدودیت زنان و دختران تبدیلشده
است. آیا بهراستی ایام به کام فحاشان شده است؟! با متلک
شروع شد و امروز به فحاشی کشیده است؛ اما این بانوان
ایرانی هستند که تا پیشازاین آنها باید رعایت میکردند
تا متلک نشوند و امروز هم باز آنها باید مراعات کنند و
محدودیتها را به جان بخرند تا مورد فحاشی قرار نگیرند!
بهراستی چگونه شده که در ایران امروز، اقلیتی که عقدههای
خود را با متلک و فحاشی بروز میدهند، باید عرصه را
اینگونه برای زنان و دختران تنگ کنند؟!
یکی از توجیهاتی که مخالفین حضور زنان در استادیومها
میکنند، فحاشی مردان در این مکانهاست و عدهای دیگر هم
سادهدلانه این توجیه را پذیرفته و درصدد فحش زدایی از
ورزشگاهها هستند. اساساً صورتمسئله در اینجا غلط است.
اولاً اگر بنابراین باشد که زنان در مکانهایی که احتمال
فحاشی وجود دارد حضور نیابند، باید از حضور در بسیاری
جاهای دیگر نیز منع شوند. برای مثال بسیاری از محلات شهر و
یا میدانهای ترهبار و اصلاً هر کوچه و خیابانی که چند
مرد دورهم جمعاند. اساساً تصور اینکه مردان مجاز به
شنیدن الفاظ رکیک هستند اما برای زنان این کار ممنوع است،
نهتنها ناشی از احترام به زنان نیست، بلکه ریشه در همان
تفکر ناموسپرستانه و جنس ضعیف تصور کردن زنان دارد که
تصور میکند زنان نیاز به مراقبت دارند و وحشت دارد مبادا
زنان با شنیدن این الفاظ از راه به درشده و یا دامنشان
لکهدار شود.
زنان خواسته و ناخواسته مدام در طول روز دهها بار این
کلمات را میشنوند و چهبسا مواقعی از آنها استفاده هم
میکنند، امری که کاملاً طبیعی است. ضمناً بهتر است خود
زنان دراینباره تصمیم بگیرند که بنا به روحیاتشان کجا
حاضر شوند و یا نشوند. حتماً زن و یا مردی که امکان میدهد
با شنیدن فحش از راه به در میشود، خودش را در معرض آن
قرار نخواهد داد. این نوع توجیهات سخیف، بزرگترین توهین
به زنان و شعور آنهاست. زنان به دایه مهربانتر از مادر
احتیاجی ندارند. *
*****
هشدار درباره احتمال
حذف والیبال ایران
به گزارش ایسنا، روزنامه «شهروند» با این مقدمه نوشت:
این نخستین باری نیست که غیبت تماشاگران زن دربازیهای
لیگ جهانی برای ایران دردسر درست میکند. سال قبل فدراسیون
سعی کرده بود با حضور خبرنگاران، داوران و کارکنان
فدراسیون در سالن خلأ تماشاگران زن را پر کند اما بازهم از
FIVB تذکر گرفت. این تذکر در کنار یادداشتهای ناظران
درباره دمای بالای سالن و نداشتن دوربینهای HD نمره منفی
در میزبانی ایران بود، اما امسال شرایط متفاوت شد.
فدراسیون بعد از بازی نخست مقابل برزیل، سرعت اینترنت را
افزایش داد و دور زمین را خلوت کرد تا به تذکرات فدراسیون
جهانی گوش فرا دهد. یکی دیگر از نواقصی که درباره میزبانی
ایران وجود داشت، نبود رقصنده در میان ستها بود. حتی
فدراسیون برای این مسئله نیز راهکاری در نظر گرفت و
باستانیکاران را برای نمایش میان ستها آماده کرد.
این نخستین بار نیست که سیاست (قوانین عقبمانده اسلامی)
به ورزش ایران لطمه وارد میکند. ازجمله بارها شاهد عدم
رویارویی ایران با تیمهای اسرائیلی بودهایم و این در
حالی است که خود لبنان و حتی فلسطین از بازی کردن مقابل
اسرائیل سر باز نمیزنند. این بار نیز عدم حضور زنان در
ورزشگاهها و امکانات نازل ایران در برگزاری مسابقات
میرود تا موجب حذف ایران از رقابتهای لیگ جهانی والیبال
از سوی FIVB شود. حکومت اسلامی ایران حتی در رشتههایی که
موفق عمل میکنند مانع ایجاد میکند و موجب ایجاد استرس
برای تیمها میشود. ورزش در همه جای جهان با فرهنگ رقص و
شادی گرهخورده است. در ایران اما نفس ورزش عملی مردانه و
پهلوانانه است. زن در ورزشهای باستانی و سنتی از قبیل
کشتی نقشی ندارد و حتی از تماشای آن نیز منع میشود. فرهنگ
عقبمانده اسلامی در تمام زمینهها و عرصهها سنگی بهپای
پیشرفت مردم است. مسخرهتر آنکه سعی میکنند خلأ زنان در
استادیومها را با زنان خبرنگار و کارمندان فدراسیون پر
کنند. ظاهراً حضور آنها مانعی ندارد! در این مورد جا دارد
زنان ایران اعتراض خود را به گوش FIVB برسانند و نشان دهند
که علیرغم میلشان به حضور در مسابقات، این دولت است که
مانع آنها میشود. *
*****
ممنوعیت برقع (روبنده)
در فرانسه تأیید شد
در فرانسه هر زنی که از برقع یا نقاب در مجامع عمومی
استفاده کند به پرداخت مجازات نقدی محکوم میشود. یک زن
مسلمان فرانسوی علیه این قانون به دادگاه حقوق بشر اروپا
شکایت کرد. قضات دادگاه بر این قانون صحه نهادند.
بحث ممنوعیت حجاب کامل یا برقع، چندین سال است که در
کشورهای غربی مورد مناقشه است. اسلامیستها زیرکانه این
بحث را به مبحث آزادی پوشش ربط میدهند؛ یعنی قانونی که
خود هیچ اعتقاد و پایبندیای به آن ندارند. با جار و جنجال
مظلومانه از نقض آزادی شکایت میکنند؛ اما باوجود همه این
مظلومنماییها، کشورهای اروپایی به درست زیر بار این
قانون قرون وسطیای نرفتهاند. برقع و پوشاندن صورت نقض
قوانین اولیه مربوط به امنیت شهروندان است. هيچکس و با هیچ
توجیهی حق ندارد صورت و هویت فردی خود را استتار کرده و
بپوشاند. هر خلافکار و جانی تحت تعقیبی چه زن و چه مرد
میتواند با استفاده از این پوشش سالها در مهمترین
شهرهای اروپا آزادانه زندگی کند و هویت خود را پنهان کند
بدون اینکه شناخته شود. باید دراینباره روشنگری کرد و
خواهان لغو این نوع پوشش در همه جای دنیا شد. *
*****
داعش: سنگسار مجازات زنان بدون محرم در
خیابان
داعش، برای محدود کردن آزادیهای زنان، دادگاه ویژه
زنان تشکیل داده و آرایشگاههای زنانه و فروشگاههای لباس
زنانه را تعطیل و برای خروج زنان، ساعت مخصوص تعیین کرد.
یکی از مقررات وضعشده توسط تروریستهای داعش، ممنوعیت
خروج زنان از منزل بدون محرم است. داعش تأکید کرده زنانی
که از این قوانین تخلف کنند، محاکمه و سنگسار میشوند.
آنچه در قوانین طالبان و اکنون داعش، شاهد آن هستیم، نه
محصول اسلامیون تندرو و نه نتیجه انحراف و کجفهمی از
قوانین اسلام است، این نص صریح و بی کموکاست قوانین اصیل
اسلامی است که در جامعه و در مقابل خود مقاومت
سازمانیافتهای نمیبیند و به اسبتازی در زمینی بیرقیب
مشغول است. اسلام سیاسیای که بهزور اسلحه سرکار آمده و
فعلاً نیازی به اثبات انطباق اسلام با حقوق بشر نمیبیند و
مشغول پیاده کردن قوانین خود است تا از سوی دیگر و با توسل
به همین قوانین جامعه را مرعوب خود کند و قدرت خود را
تثبیت کند. اگر فاکتور مقاومت و مبارزه فرهنگی و سیاسی
مردم را حذف کنیم قطعاً در ایران هم شاهد وضعیت مشابهی
خواهیم بود. در حکومت داعش هم مثل حکومت پسرعموهایشان در
ایران، اولین قربانیان زناناند. اسلام سیاسی پس از سالها
تجربه بهخوبی فهمیده است که برای تحت انقیاد گرفتن یک
جامعه در ابتدا باید زنان را سرکوب کند. حتی رفتوآمد زنان
را بدون مردان ممنوع میکنند تا زن منهای مرد را از هرگونه
هویتی خالی کنند. این جماعت غافلاند از اینکه دنیا و بشر
قرن ٢١ چنین حکومتی را تاب نخواهد آورد و بهزودی مردم این
هیولا و همه سرهایش را قطع خواهند کرد. هیولایی که قلب آن
در تهران میتپد. *
مندرج در زن آزاد شماره ۵٠ |