ويدئو کليپ ها

فعالين فتنه آرشيو خبرها آرشيو اطلاعيه ها آرشيو مقالات کمپين ها

خانه

English

 

 

 

 

"با یك گل بهار نمیشه"

نقد سنت یا نقد حكومت اسلامی 

 

 

 

كیوان جاوید

 

ثنا نصاری در مقاله ای تحت عنوان "بازتولید بردگی در بیلبوردهای شهری" بدرست حذف مادر در بیلبورد "با یك گل بهار نمیشه" را زیر تیغ انتقاد خود می گیرد و می نویسد: "مادر نه تنها از این تصویر، بلکه می توان گفت او از شادی های زندگی، از پیک نیک رفتن به اتفاق همسر و فرزندان در بهاری که وعده داده شده حذف شده است زیراکه او مشغول انجام وظیفه ی "ساختن بچه" است."


به حكم حكومتی خامنه ای كه جدیدا به یك ركن تبلیغات رژیم اسلامی تبدیل شده است قرار است از این به بعد خانواده های ایرانی تا می توانند بر تعداد كودكان (بخوانید پسران) خود بیافزایند تا در نتیجه، كفه ترازوی جمعیت "مسلمین شیعه دوازده امامی" در برابر به اصطلاح كفار و كلیمی ها و بهائی ها و زرتشی ها و سنی مذهب ها سنگین تر گردد. حكومت اسلامی برای جا انداختن این حماقت اسلامی احتیاج به تبلیغات دارد. بنابر این خانواده "خوشبختی" را به تصویر می كشد تا نشان دهد پرجمعیت بودن خانواده چقدر نشاط آفرین است. در این تصویر "شادی آفرین" اما، مادری وجود ندارد و انتقادها از همینجا شروع می گردد و این كل جنگی است كه نه فقط با نصب این بیلبورد كه طی ۳۴ سال حاكمیت رژیم اسلامی در جریان است. رژیم اسلامی در تمامی این سالها تلاش كرده است زن را حذف كند. حذف زن از زندگی و تبدیل آن به "ماشین جوجه كشی" فلسفه وجودی حكومت اسلامی است. اگر جنگی است ریشه در اینجا دارد. بیلبور مورد بحث تنها گوشه كوچكی از این جنگ عظیمی است كه بیش از سه دهه در جریان است. درباره طرح ازدیاد جمعیت مسلمانان شعیه هم باید گفت این از فكر معیوب خامنه ای است كه فكر می كند زاد و ولد در خانواده های ساكن ایران موجب ازدیاد مسلمانان – نوع شیعه- می شود. خامنه ای هر برداشتی دارد اینجا موضوع بحث ما نیست.

 

 موضوع نقدی است كه ثنا نصاری در "مدرسه فمینیستی" از نصب این بیلبورد در تهران ارائه میدهد و "كار اكثریت آن را بازتكثیر می كند.
بیلبورد این است. پدری سوار بر دوچرخه و فرزندان شاد و قد و نیمقدی که ترک دوچرخه نشسته اند. اما تصویر کامل نیست، چرا که "مادر"ی در کار نیست." ثنا نصاری تصویر را به درستی می بیند اما وقتی قلم به شكایت می چرخاند یكسره حكومت اسلامی را به عنوان مسبب این آپارتاید جنسی و این ضدیت آشكار با زن به فراموشی می سپارد.


می گوید: "بی شک شرایط کنونی زن، برساخته ی بقایای سرسختانه ی سنت در عصر جدید است. انکار نقش هایی جز مادری برای یک زن و ترغیب زنان به تعریف هستی خود در نقش مادر و یافتن جایگاه اجتماعی با تن دادن به زایمان های متعدد، بیشتر برملا کننده ی نزاع بر سر قدرت و بالا گرفتن نگرانی ها از قدرت گیری زنان است تا کاهش جمعیت، و راهکارهای ارائه شده در مجموع گونه ای جدید از همان بقایای سنت است و نشانه هایی از بازتولید بردگی."


البته یادمان باشد این یك درك وارونه فمینیستی هم هست كه تماما بلایائی كه بر سر زنان نازل می شود را به گردن مردان می اندازد. بازتولید زن ستیزی را هم به قدرت حاكمیت مردانه نسبت می دهد. اگر زنان در این وضعیت اند بخاطر این است كه مردان چنگ در قدرت دولتی و اهرم های حكومتی انداخته اند. بسیاری از این فمینیست های ما، راه حل شان نیز این است كه زنان و مردان به تساوی رئیس جمهور یا نخست وزیر شوند یا در ارتش نیز بتوانند نقش كلیدی به اندازه مردان داشته باشند و ...


این درك معوج جنبشی است كه متوجه نیست اگر زنان از نابرابری اجتماعی و سیاسی و شخصی در این جهان رنج می برند. ریشه در مناسبات تولیدی ای دارد كه منشا همه این نابرابری ها است. این درك جنبشی هست كه فكر می كند در مذاهب باید رفرم كرد و بار ضد زن آن را زدود. به این دلیل طرفدار كشیش شدن زنان نیز می شود تا برابری در مذهب مسیحیت بوجود آید. این جنبش درك نمی كند یا نمی خواهد ببیند چرا روزانه در اكثر نقاط جهان چند ده هزار نفر از كمبود غذا جان میدهند و بی خانمانی، به بلای خانمان سوزی بدل شده است و جنگ، میلیون ها نفر را آوره و كشتار می كند و حتی فجایع دو جنگ جهانی را نیز با معیار "اشكال از مردان قدرت طلب است" توضیح میدهد. جنبش فمینیستی دلایل ریشه ای بیكاری های میلیونی را حتی در همین اروپای غربی كه گل سرسبد سرمایه داری جهانی است نمی بیند. تاچرا و مركل و ده ها شخصیت ضد بشر دیگر را نمی بیند كه در دفاع از سرمایه، جهان را به این روز انداخته اند كه می بینیم. "بانوی آهنین" لقب مارگرات تاچر است كه یكی از نتایج خدماتش به سرمایه ایجاد محدودیت های بیشتر در حقوق اجتماعی و اقتصادی زنان است. با همه اینها موضوع این نوشته نقد فمینیسم هم نیست.


خانم ثنا نصاری متعلق به جنبشی است كه یك سر آن به سازمان فدائیان اكثریت ختم می شود. سازمانی كه با همه توان خود برای حفظ كل حكومت اسلامی كوشیده است. همه نقد ایشان به سنت است تا حكومت اسلامی بعنوان یك ماشین كشتار و قتل و غارت مردم در خطر نابودی قرار نگیرد. شرایط امروز ایران آنچنان غیر قابل تحمل شده است كه نمی شود منتقد این حكومت سراپا ارتجاعی نبود. ضدیت حكومت اسلامی با زنان در همه جهان و صد البته در ایران به گوش همه عالم و آدم رسیده است. این حكومت در برابر زنان و زندگی مدرنی كه كل جامعه برای آن میجنگد، تن به شكست های سختی داده است. این حكومت ضد زن با همه توان ایدئولوژیك- سیاسی و نظامی خود می خواهد جامعه ایران و صد البته زنان را به عصر جاهلیت اسلامی برگرداند. مردم این را میدانند و علیه این حكومت در نبردی تاریخ سازاند. جریانی كه نمی خواهد رژیم اسلامی با انقلاب زیر و رو كننده مردم سرنگون شود نیز مجبور است از این یا آن سیاست حكومت انتقاد كند. خانم ثنا نصاری نیز به تاسی از جنبشی كه به آن تعلق دارد سنت را نشانه رفته است تا تیر مردم به حكومت اثابت نكند. چهره دیگر این جنبش خانم شیرین عبادی است كه در هر سخنش علیه "زیاده" روی حكومت اسلامی علیه زنان سیصد بار یادآور می شود كه حقوق زنان با اسلام در تناقض نیست و دین اسلام ظرفیت تامین حقوق زنان را دارد.


با این همه ما با یك سنت جان سخت ضد زن هم در جامعه روبرو هستیم. با مردان متعصب، ناموس پرست، با فرهنگ عصر جاهلیت، و با فرهنگ مردانه ای كه یاد گرفته است كار زن پخت و پز و بچه داری و مادر خوب و فرمانبردار بودن و البته سرویس دهنده خوب و سر براه جنسی به شوهر است. باید با این ارتجاع فرهنگی با كار مداوم آموزشی و فرهنگی و آگاهگرانه نیز مبارزه كرد. اما تا وقتی حكومت اسلامی با همه توان اقتصادی و سیاسی و نظامی اش بر جامعه حاكم است. كل این جهنمی كه باز تولید می شود پابر جا خواهد ماند. كار جنبش برای رهائی زن و جنبش انقلابی برای سرنگونی حكومت اسلامی باید نشانه رفتن سراپای این ماشین جنایت باشد. نباید اجازه داد با انتقادات نیم بند شبه فمینیستی، رژیم اسلامی بعنوان دولت حافظ ستم كشی زن جان سالم بدر ببرد.

 

درج در نشريه زن آزاد شماره ٢٧

 

fitnah.movement@gmail.com