ويدئو کليپ ها

فعالين فتنه آرشيو خبرها آرشيو اطلاعيه ها آرشيو مقالات کمپين ها

خانه

English

 

 

 

 

راز حجاب

 

مصطفی صابر

 

حجاب فراتر از چند متر پارچه سیاه و كیسه های كریه، توهین آمیز و دست و پا گیر بر سر زنان و دختران است. حجاب محل تلاقی مولفه های گوناگون برآمده از قعر بربریت تا ضروریات سیاسی جامعه مدرن است.

 

حجاب بازمانده قدیمی ترین و ارتجاعی ترین اشكال مالكیت خصوصی، یعنی بردگی انسان است. حجاب اعلام می كند كه زن صاحب دارد. مهر مالكیت شوهر، پدر و یا قیم بر زن است. در عین حال حجاب در خدمت بردگی مدرن یعنی بردگی مزدی است. اهرم موثری برای ارزان نگه داشتن نیروی كار زن است. حجاب پیوند عمیقی با خانواده پدرسالار دارد. عتیقه ای از "تمدن" حرمسرای شاه و شیخ و خان است. تاكید بسیار واضح و گرافیكی بر این است كه زن كلفت و برده مرد در خانواده است. گوئی "حرم" كوچك و موبایلی است كه با شكل رسمی خانواده در جامعه مدرن، یعنی "خانواده هسته ای" (متكی بر آقائی مرد) منطبق شده است. حجاب سمبل یك رشته از تلقیات، اخلاقیات و سنن مردسالارانه  و ضد زن است. حجاب اعلامیه بی حقوقی بشر در جامعه مردسالار است. حتی بیرون افتادن تار موی زن از حریم حجاب گناه است. چه رسد به باقی بدن و چه رسد به برقرار كردن دوستی و رفاقت و رابطه با مردان ممنوع. حجاب سایه تهدید آمیز و دائمی سنگسار بر سر كل جامعه است. حجاب خویشاوند كمربند عفت قرون وسطی و ختنه (مثله جنسی) زنان است. حجاب همزاد فحشا، تجاوز، خشونت و كریه ترین اشكال سواستفاده جنسی از انسانهاست. حجاب اعتراف علنی، هر روزه و میلیونی به این واقعیت است كه جامعه بشری هنوز قادر نشده است رابطه ای آزاد، انسانی و برابر بین دو جنس برقرار كند. كه هنوز نسخه های مذاهب و توضیح المسائل آخوند ها و اخلاقیات كلیسائی و مردسالارانه رسما بر بخش وسیعی از جهان حاكم است. حجاب سمبل اسلام است. نماد بندگی و عبودیت انسان در برابر خدائی كه خود خلق كرده و در برابر نمایندگان آن خدا در روی زمین است.

 

مهمتر از همه، حجاب یك حربه سیاسی مدرن و متاخر است. حجابی كه ما اینك با آن روبرو هستیم طی سركوب انقلاب ۵۷ و به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی، عروج كرد. این درست كه جمهوری اسلامی برای سركوب انقلاب سرانجام حمام خون مخالفین و كمونیستها را به راه انداخت، به شوراهای كارگری و به كردستان و به دانشگاه حمله برد، اما زخم عمیق و مهلك را قبلا با حزب الله چرخانی علیه زنان و با شعار "یا روسرس یا تو سری" بر تن انقلاب ۵۷ وارد آورده بود. بعلاوه برای تحمیل چند دهه سركوب و خفقان و گرسنگی پس از آن نیز، حجاب شلاق این حكومت بوده است. تصور جمهوری اسلامی بدون آپارتاید جنسی، بدون حجاب محال است. در افزوده جمهوری اسلامی به كلكسیون رژیم های آدم كش، ضد كارگر و ضد آزادی دوران معاصر، تبدیل كردن هجوم به زنان و سرکوب سیاسی زنان به ركن حكومت بوده است. حجاب صلیب شکسته جمهوری اسلامی و اسلام سیاسی است.

 

عجیب نیست اگر حجاب جمهوری اسلامی مورد رقیق ترین انتقادهای دول غرب قرار نگرفته كه هیچ، توسط تئوری های مسخره و ارتجاعی نظیر "نسبیت فرهنگی" حتی تائید شده است. مطابق این نظریه حجاب و اسلام جزو فرهنگ مردم كشور های اسلامزده است و دیگران باید به آن احترام بگذارند! همین دیگران و بدرست، به عدم رعایت حقوق اقلیت های مذهبی در ایران و با ممانعت از قاضی شدن زنان اعتراض می كنند اما به حجاب نه. برعكس هرگاه خانم وزیر و وكیل و سیاستمداری از غرب به ایران سفر كرده است آن سمبل بردگی را بر سر كرده و ظاهرا یك لحظه هم به احساسات لیبرالی و فمینیستی اش برنخورده است. چرا كه قبلا پذیرفته است كه حجاب یك مظهر اسلام سیاسی، بخشی از هویت جمهوری اسلامی و جزو مفروضات رابطه سیاسی و دیپلماتیك با این رژیم است.

 

در پرداختن حربه سیاسی حجاب، اپوزیسیون سنتی ایران هم سهم دارد. نزد جریاناتی مثل نهضت آزادی و سازمان مجاهدین خلق، حجاب امری مقدس، خدائی و واجب است. برای بخش های غیر مذهبی این اپوزیسیون، نظیر توده ای اكثریتی ها و میلیون سكولار نیز تمام آن اخلاقیات و مناسباتی كه حجاب سمبل افراطی آنست، محترم است.  رابطه این اپوزیسیون و حجاب را می توان  در نحوه برخورد "اصلاح طلبان" دوم خرداد با حجاب بروشنی دید. حداكثر جسارت حضرات این بوده است كه نمایندگان زن دوم خردادی در مجلس به جای چادر مانتوی اسلامی بپوشند كه در همان هم مانده اند و حتی بین خودشان اختلاف است! یا آنجا دید که "فمنیست" های این صف مرتبا به ما میگویند حجاب مساله زنان ایران نیست!

در برابر این هیولای هفت سر حجاب، نیروی عظیم زندگی قرار دارد. میل طبیعی انسانها به آزادی و رهایی و برابری، به شادی و به انسان بودن. حجاب علیرغم آن دیرینه تاریخی و اخلاقی و آن پشتوانه سیاسی اش از همان بدو سرکار آمدن رژیم اسلامی زیر ضربات میلیونی و مداوم مقاومت و مبارزه زنان و جوانان در ایران قرار داشته و اكنون دارد فرو میریزد. جمهوری اسلامی تنها نیروی سیاسی نیست كه با مبارزه زنان و مردان آزادیخواه علیه حجاب به لرزه در آمده است. نیرو های سنتی، مذهبی و مردسالار اپوزیسیون نیز با موج عظیم ضد حجابی كه برخاسته و هر دم دامنه بیشتری به خود میگیرد، شسته خواهند شد. الغای حجاب و مبارزه ماكزیمالیستی برای حقوق و رهائی زن به نیروی پیگیر و مدافع آن، به كمونیسم كارگری در ایران گره میخورد. و آخر اینكه مبارزه علیه حجاب اسلامی و برچیدن آن در ایران تاثیری فوق العاده در جنبش رهائی زن نه فقط در كشور های اسلامزده كه در جهان خواهد داشت.*

این مقاله برای اول بار در تاریخ اسفند ۱۳۷۹ در نشریه انترناسیونل هفتگی شماره ۴۳ درج گردید. اینجا چند اصلاح نگارشی صورت گرفته و یکی دو جمله  بمنظور تدقیق اضافه شده است
 

 

 

fitnah.movement@gmail.com